به مناسبت روز پزشک و روز داروساز فرصتی فراهم شد تا به دیدار یکی از پیشکسوتان دلسوز و بیادعای حوزه سلامت در کاشمر برویم؛ کسی که سالهای ۵۷ تا ۵۹ رئیس بهداری (شبکه بهداشت ودرمان) منطقه ترشیز بود وبیوقفه در مسیر خدمت به مردم این دیار گام برداشت و خاطرات فراوانی از روزهای سخت، اما پرثمرِ طبابت در این منطقه دارد.
دکتر عباس یزدانپناه، متولد سال ۱۳۱۰، اکنون ۹۳ سال دارد. او از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۹ در بهداری کاشمر مشغول به خدمت بود و دو سال از این مدت (۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹) را به عنوان مدیر بهداری منطقه فعالیت کرد.
مردی متین و خوشسخن، با ذهنی روشن و خاطراتی پُر از تلاش و ایثار.سال ۴۵ با حاجیه خانم فاطمه فرشچی از خانواده های سرشناس کاشمر در خیابان فیض آباد کاشمر ازدواج نمود حاصل این ازدواج دو پسر بود که ۲ نوه از فرزندانشان دارند.
از مشهد تا کاشمر؛
ریشههای علم و علاقه دکتر یزدانپناه دوران ابتدایی و متوسطه خود را در مشهد گذراند. خانواده او از دیرباز با علم و دانش مأنوس بودند. پدربزرگش، در اوایل سلطنت رضاشاه، از نخستین ایرانیانی بود که برای تحصیل در رشته پزشکی به فرانسه رفت.
تحصیلات آکادمیک پدربزرگ و نگاه روشنفکرانه او، چراغی شد در دل خانواده، که همگی به تحصیل و پیشرفت علمی علاقهمند شوند.
او با کسب رتبهای ممتاز وارد دانشگاه تهران شد. در آن زمان، دکتر منوچهر اقبال ریاست دانشگاه را بر عهده داشت. دوران کارآموزی خود را در بیمارستان (پهلوی) امام خمینی تهران گذراند، اما خیلی زود مسیر زندگیاش بهسوی خدمت در کاشمر تغییر کرد؛ جایی که سالها خانه و محل خدمت صادقانهاش شد.
از آزمایشگاه عصمتیه تا روزهای سخت شیوع بیماریها
در سال ۱۳۴۱، به پیشنهاد مرحوم مهدی شوکتی فرزند ارشد عصمت السلطنه، دکتر یزدانپناه به عنوان مسئول آزمایشگاه عصمتیه کاشمر به این شهر آمد. آزمایشگاهی که در بنایی قدیمی و بااصالت به یادگار از عصمتالسلطنه، بیش از یک قرن قدمت دارد و نامی آشنا برای نسلهای قدیمیتر کاشمر است.
در آن دوران، تنها دو پزشک در شهر فعالیت میکردند: دکتر کندری و دکتر صادقی. دکتر مدارا نیز دندانپزشک معروف آن سالها بود. اما شرایط بهداشتی و درمانی کاشمر بسیار محدود و ابتدایی بود. بیشتر مردم برای درمان به طبیبان سنتی مراجعه میکردند. با این حال، شیوع بیماریهایی مانند شبهوبا در سال ۱۳۴۵ زنگ خطری برای جامعه شد.
با تولید واکسن و در دسترس بودن آنتیبیوتیک، پزشکان کوشیدند تا مردم را به استفاده از روشهای نوین درمانی تشویق کنند.
دکتر یزدانپناه به همراه دیگر پزشکان، نه تنها به درمان بیماران میپرداخت، بلکه دوشادوش آنها در امر فرهنگسازی سلامت نیز نقشآفرین بود. او با یادآوری آن سالها میگوید: «دیفتری، سل، کچلی، بیماریهای پوستی و مالاریا از جمله معضلات آن زمان بود. اما مهمتر از درمان، آموزش مردم بود. مثلاً بستن حمامهای خزینهای در ابتدا با مقاومت روبهرو شد و ما باید برای مردم توضیح میدادیم که چرا این تغییر ضروری است.»
دوران طلایی توسعه سلامت در کاشمر
به گفته دکتر یزدانپناه، دوران خدمت پزشکانی چون دکتر کندری، دکتر هنگوال و دکتر نصیری نقش پررنگی در رشد زیرساختهای درمانی منطقه داشت. در دورهای که دکتر هنگوال مدیریت بهداری را بر عهده داشت، یکی از اقوام دکتر منوچهر اقبال برای درمان به کاشمر مراجعه کرد. تلاش خالصانه پزشکان برای رسیدگی به او، باعث شد دکتر اقبال با احداث ساختمانی مجهزتر برای درمان در کاشمر موافقت کند. همچنین، به همت دکتر کندری، بانک خون کاشمر تأسیس شد؛ اقدامی حیاتی که جان بسیاری را از مرگ نجات داد.
«پیش از آن، افرادی که بر اثر خونریزیهای داخلی یا جراحات جان میباختند، راهی برای نجات نداشتند. اما با راهاندازی بانک خون، آمار مرگومیر کاهش یافت.»
از مسئولیت تا رضایت مردم
دکتر یزدانپناه میگوید: «از سال ۱۳۴۸به بعد، روند توسعه خدمات درمانی در کاشمر سرعت گرفت. بیمارستان مدرس با امکاناتی متناسب با جمعیت آن زمان راهاندازی شد. پزشکان بیشتری به کار گرفته شدند و مراکز خصوصی، آزمایشگاهها و کلینیکهای تخصصی آغاز به کار کردند.» او که در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ به عنوان مدیر بهداری کاشمر مشغول به خدمت بود. با وجود شرایط سخت آن دوران، توانست به گفته خودش رضایت مردم را جلب کند: «در تمام دوران خدمتم، چه در آزمایشگاه و چه در بهداری، با وجدان کاری کار کردم. خوشحالم که هیچکس از من ناراضی نیست.»
توصیههایی از زبان یک پیشکسوت
وقتی از او میپرسیم که چه پیامی برای نسل جوان، بهویژه پزشکان آینده دارد، با صدایی آرام اما پرصلابت پاسخ میدهد:«انسانیت، انسانیت و باز هم انسانیت. این وظیفه ذاتی ماست.» و اضافه میکند: «پزشکان باید به اخلاق حرفهای پایبند باشند. اولویت باید همیشه با سلامت و رفاه بیماران باشد. از سوی دیگر، نباید از یادگیری و ارتقای علمی دست کشید. علم پزشکی هر روز پیشرفت میکند و ما باید همراهش حرکت کنیم.»